بسم الله الرحمن الرحیم استاد:حاج اقا [بعد از درس حرکت کردند] برای تشییع بروند، به ایشان خبر دادند که تمام شده است. ایشان هم برگشتند و گفتند «نیّة المؤمن خیرٌ من عمله»[1]. شاگرد: شهادت امام حسن علیهالسلام که نقل شده بود دیروز است، من از برخی از آقایان شنیدم که میگفتند […]
20 آذر 1392
بسم الله الرحمن الرحیم «و لا يخفى إمكان إرجاع ذلك إلى صحّة الحمل على الصحيح و صحّة السلب عن الفاسد، فيكشف الأوّل عن الوضع للجامع بين المراتب الصحيحة خاصّة لمكان حمل الأثر على الصلاة الظاهر في انحصار المؤثّر في الصلاة بما لها من المعنى، بخلاف حمل الصلاة إطلاقا على المؤثّر الغير […]
18 آذر 1392
بسم الله الرحمن الرحیم استاد: اصل خداشناسی را بتپرست [منکرهست] . بتپرست، یعنی همین است که ما برای آنها میگوییم «لا ینال عهدی الظالمین»[1]. ظالم چه کسی است؟ کسی که بتپرستی کرده باشد. امّا آن کسی که مثلاً یهودی بوده است یا مثلاً نصرانی بوده است یا اینطور بگوییم که او اهل […]
16 آذر 1392
بسم الله الرحمن الرحیم شاگرد: من مسئلۀ پیراهن سفید را نفهمیدم که چرا علماء، بسیار مقیّد به پیراهن سفید پوشیدن در عزاداری هستند. یعنی نفی لباس مشکلی. این مطلب برای من حل نشده است. در تمام مراجع هم این قضیه را دیدهام. ممکن است که قبای تیره بپوشند، یا حتّی یک قبایی […]
13 آذر 1392
بسم الله الرحمن الرحیم شاگرد: آن بحثی که دیروز توضیح فرمودید، شما فرمودید که … یا اینکه عقل، خودِ نفس الامر است؟ این چگونه میشود؟ یعنی به هرحال ما یک دوئیّتی بین مدرَک و این حقیقت یافت میشود، آیا شما این دوئیّت را برمیدارید و میفرمایید که هیچ دوئیّتی وجود ندارد یا […]
23 مهر 1391
بسم الله الرحمن الرحیم اوسعیت نفس الامر از وجود شاگرد: این نفس الامری که فرمودید که نسبت به وجود، اوسعیّت دارد اوسعیّت آن نسبت به عدم چه معنایی پیدا میکند؟ عدم که چیزی نیست که بخواهد نسبت به آن اوسع باشد. استاد: عدم چیزی نیست، یعنی واقعیّت موجود خارجی که آثار برآن […]
8 مهر 1391