1
فرمودهاند: اگر دو زن داشت، يكى صغيره بود، كبيره او را شيرداد با شير زوج، هر دو بر او حرام مىشوند، زيرا يكى دختر و يكى ام الزوجه است. و اگر با شير ديگرى بوده، حرام مىشوند هر دو با دخول به كبيره، و گر نه فقط كبيره حرام مىشود كه ام الزوجه است، و صغيره حرام است جمعا، نه بانفراد بعد از تجديد عقد؛ پس حرمت جمع ثابت است در جميع صور؛ و هم چنين حرمت عينيّه صغيره در صورت ارتضاع به شير زوج؛ و در غير اين صورت كه ارتضاع به شير ديگرى است با دخول به كبيره و بدون آن نسبت به حرمت انفراديّه كبيره و صغيره، يا ارتضاع با شير زوج است نسبت به خود كبيره؛ پس در صورت ثانيه، حرمت نيست نسبت به صغيره؛ و امّا نسبت به كبيره در صورت اوّل و سيم بلكه دوّم ايضا، پس احوط است در حكم نكاح، بلكه اظهر است در همه احكام.
و اما فرض عدم دخول به كبيره با آنكه شير از زوج باشد، به اين مىشود كه وطى به شبهه سبب ولادت شود و بعد عقد صحيح نمايد بدون دخول، يا آنكه پس از عقد و دخول، طلاق بدهد در حالىكه صاحب شير از او شده باشد، و پس از عدهْ عقد نمايد و هنوز دخول ننمايد كه رضاع حاصل شود.