1
اگر وصيت كرد بر جماعتى محصور، محمول بر تسويه مىشود. و اگر غير محصور بودند، محمول بر مصرفيّت ايشان مىشود؛ و صرف در بعضى، اگر چه به اقل جمع نرسد، مُجزى است.
اگر وصيت كرد براى «اقربا» او، پس آنكه عرفا قريب او است، مصرفيت دارد؛ هم چنين خويشان و نزديكان او، بدون فرق بين وارث و غير و ذكر و انثى و مسلم و كافر، مگر قرينهاى بر تخصيص باشد، يا آنكه استفاده استيعاب از قرينه بشود، كه محمول بر حدّ محدود از اقربا مىشود، نه هر كه عرفا قريب است.
اگر وصيت كرد براى «قوم» خود، پس منصرف است به طايفه خاصه كه موصى از آن گروه است، مثل ترك و كرد و عرب و فارس. و اگر در هر يك از اينها شعب و اصناف مختلف معروفين باشد، به جامع قريب معروف عرفى محمول مىشود، مثل صحرايى و متوطن؛ و به اختلاف آرا و مذاهب و دسته بندى عقيدتى هم متعين مىشود.
و اگر براى «عشيره» خود وصيت نمايد، به قبيلهاى كه اقرب جامع است بين خويشاوندان محمول مىشود.
و اگر براى «جيران و همسايهها» وصيت كرد، محمول بر متصل به حايط خانه از اطراف مىشود يا خصوص آن كسانى كه از اينها از درب منزل اشتراك در معبر دارند تا حدى كه معبرْ تغيير نمايد، اگر چه به چهل ذراع نرسد يا از آن بگذرد.
اگر وصيت نمايد براى «اهل بيت» خودش، داخل است آنچه اصل يا فرع مضاف به