1
و اختلاف، موارد مختلفه دارد و در بعض آنها احتمال تعيين به قرعه، قائم است.
فرقى نيست در اين مسأله و سابقه بين درهم و دينار در ايداع، به جهت فهم عدم خصوصيت، چنانچه ظاهر است از ذكر «درهم» در بعض كتب فتاوى و «دينار» در بعض ديگر.
و اظهر جواز اكتفا [است] به رجوع به اهل خبره با تعدّد و عدالت در تقويم، و تخصيص اعلى قيمتا به صاحب اكثر دو ثَمَن، و در تقدير تساوىِ دو قيمت، تخيير در خصوصيت. و اگر ممكن نشد مگر به بيع منفردا، بيع نمايند؛ و اگر ممكن نشد، مجتمعا بيع نمايند و تخميس ثَمَن نمايند، چنانچه ذكر شد.
و اظهر عدم اختصاص حكم به ثوبين از ساير اموال و امتعه است. و در صورت عدم امكان بيع، تعيين با قرعه بى وجه نيست.
و صلح در مسأله دراهم و ما بعد آن، خارجى قهرى است، نه عنوانى اختيارى.
5 . صلح معاوضى اگر ظاهر شد [كه] احد عوضينِ آن، مال غير [است]، موقوفيّت به اجازه مالك متجه است؛ و اگر غيرِ متموّل در آمد يا غير مملوك شرعى ـ مثل خمر و خنزير براى مسلم ـ اظهر بطلان اصل عقد صلح است. و اگر عوض كلى و مدفوع، مال