1
در حول، اولاد ضميمه با مادرها نمىشود، بلكه در صورتى كه اولاد، نصابِ مستقل باشند و مكمِّل نصاب ديگرى براى مجموع نباشند، براى هر كدام از مادرها و اولاد، حول مستقلى رعايت مىشود، مثل ولادتِ پنج شتر از پنج شتر، به خلاف ولادت چهل گوسفند از مثل آنها كه «40» با مثل آن نصاب و يا مكمِّل نصاب بعدى گوسفند نيست و فقط زكات «40» قبلى لازم است در حول آنها، كه يك گوسفند است.
و اگر اولاد يا مملوك جديد در اثناى حولِ نصاب مستقل، مكمِّل نصاب بعدى باشند و مستقلاً نصاب نباشند، بعد از حولِ نصابِ امّهات يا مملوك سابق، ابتداى حولى براى مجموع مىشود، و ساقط مىشود آنچه در اثناى حول سابق است بنا بر اظهر.
و اگر زيادتى در اثناى حولِ نصاب متقدّم ـ چه به ولادت حاصل شده باشد يا به ملك جديد ـ هم نصاب مستقلّ و هم مكمِّل نصاب بعدى باشد ـ مثل بيست شتر كه در اثناى حول آنها، شش شتر بدست آمده باشد ـ اقرب وجوب چهار گوسفند براى حول بيست شتر كه چهار نصاب آنها است و يك گوسفند در حول شش شتر كه [ به ] تنهايى نصاب است به عدد پنج و مكمِّل نصاب ششم است به عدد شش، مىباشد.
اگر بعد از حلول حول بر نصاب، چيزى از آن تلف شد، پس با تفريط مالك اگر چه به تأخير ادا باشد بدون مسوغ شرعى، ضامن است؛ و اگر بدون تفريط او باشد، ساقط مىشود از زكات به نسبت تالف، از مجموع، مثل سقوط يك از چهل در تلف يك گوسفند از چهل، و اگر هم نصاب تلف شد بدون تفريط، چيزى بر مالك نيست.
اگر در اثناى حول، «ارتداد فطرى» حاصل شد براى مرد، حول منقطع مىشود و منتقل به ورثه او مىشود با تحقّق نصاب و شروط؛ و اگر «ارتداد ملّى» بود، منقطع نمىشود؛ و هم چنين اگر «فطرى» بعد از تمام حول، حاصل شد؛ و هم چنين به ارتداد زن، حول منقطع نمىشود؛ و متولّى اخراج در صورت وجوب، امام ـ عليهالسلام ـ و قائم مقام او است به جهت عدم صحّت عبادات كافر. و اگر عود به اسلام كرد، آنچه واقع شده