1
احوط وجوب شب ماندن به مشعر است، و مستحب است كه در شكم [ وسط ] وادى فرود آيد در جانب راست راه و اين [ را ] دعا بخواند: «أللهم إني أسألك أن تجمع لي فيها جوامع الخير. أللهم لا تؤيسني من الخير الذي سألتك أن تجمعه لي في قلبي، ثمّ أطلب منك أن تعرفني ما عرفت أولياءك في منزلي هذا، و أن تقيني جوامع الشر.» و تا مقدور باشد آن شب را به عبادت و طاعت الهى به روز آورد كه در خبر است كه: «درهاى آسمان در اين شب بسته نمىشود و آوازهاى مؤمنان بالا مىرود و خداوند عالم مىفرمايد: من خداوند سمائم و شما بندگان من هستيد، ادا كرديد حق مرا و بر من لازم است كه اجابت نمايم دعاهاى شما را، پس بعضى از ايشان را تمام گناهان مىآمرزد و بعضى را بعض مىآمرزد».
و سنّت است كه هفتاد سنگريزه را براى رمى جمرات در اين شب از اين جا بردارد؛ و سنّت است كه غسل بكند و با وضو باشد در حال وقوف و دعاى منقول از ائمه ـ عليهمالسلام ـ را بخواند و حمد و ثناى الهى را به جا بياورد و اين دعا [ را ] نيز بخواند: «أللهم ربّ المشعر الحرام، فك رقبتي من النار، و أوسع على من رزقك الحلال الطيب، وادرأْعني شر فسقة الجن والإنس. أللهم أنت خير مطلوب إليه وخير مدعوّ و خير مسؤول، و لكل وافد جائزة، فاجعل جائزتي في موضعي هذا، أن تقيلني عثرتي و تقبّل معذرتي و أن تتجاوز عن خطيئتي، ثم اجعل التقوى من الدنيا زادي، و تقلبني مفلحا منجحا مستجابا لي بأفضل ما يرجع به أحد من وفدك و زُوّار بيتك الحرام.»
و دعا بسيار كند به جهت خود و پدر و مادر و برادران و اهل و مال و فرزندان؛ و بعضى قائل به وجوب دعا شدهاند، و بهتر آن است كه غير از امام، پيش از طلوع آفتاب از آن جا روانه شوند، اما از وادى محسّر تجاوز نكند تا آفتاب طلوع نكند، و چون آفتاب به كوه ثبير افتد، هفت مرتبه اعتراف به گناهان خود كند و هفت مرتبه استغفار كند، و چون روانه شود با ذكر و استغفار و سكينه و وقار برود، چون به وادى محسّر برسد، تند برود مانند شتر اگر پياده باشد، و اگر سواره باشد تند براند راحله خود را، و