1
<-> بنا بر حرمتِ نفسِ اذان، به استحباب خود باقى است، زيرا اذان اعلامى، عبادى نيست، پس اين مستثنى از عدم استحباب حكايت غير مشروع است در تقدير مذكور.
و همچنين اذانِ جنب در مسجد كه مكث او حرام است، حرام نيست و حكايت آن مستحب است، و استحباب حكايتِ اذانِ مقدّمِ بر فجر و اذان در اُذنِ مولود، مشكل است، مگر استحباب ذكرى در اذكار.
و استحبابِ حكايت، ثابت است بعد از سماعِ هر فصلى از فصول اذان و اقامه تا قبل از اكمال فصل متأخّر. و در فصل اخير قبل از طول فصل بين سماع و حكايت، و اظهر، تخييرِ در جهر و اخفات حكايت است و استحباب هيچكدام ثابت نيست.
مكروه [ است ] التفاتِ در حال اذان به طرف راست و چپ براى مؤذّن، و مستحبّ است استقبال، پس مستمرِّ به سوى غير قبله، نه فاعلِ مكروه و نه فاعلِ مستحبّ است.
و در صورت تنازع موذّنين در نصب و ارتزاق، مقدّم مىدارد كسى كه به دست او نصب و بيتالمال است از اهل تصدّى آن را كه اصلح براى مسلمين و بيتالمال است به حسب صفات و احوال، مثل «اعرفيّت» به اوقات و «اعلى صوتاً» و نحو اينها. و اگر متساوى شدند، با قرعه تعيين مىنمايد؛ و اظهر استحباب اين ملاحظات است اگر ترك آن مستلزم حرام نباشد.
اذان اعلامى، ادا مىشود به اذانِ يك نفر يا چند نفر با هم، بلكه با ترتّب، در وقت مناسب در صورت مزيد فايده براى متأخّر. <->