1
جايز است براى مرد، نماز در يك جامه كه ساتر عورتين باشد، پس كافى نيست اگر رنگ پيدا باشد؛ و اما شَبَح اگر ديده شود بدون ديدن رنگ، پس وجوبِ ستر، خالى از وجه نيست، به خلاف حجم، كه واجب نيست پوشانيدن در نماز و غير آن.
آيا ميزان در ديدن متعارف است نه خارجِ از متعارف از حيث زمان تابيدن آفتاب، و مابين روشن و تاريكى، و حِدّت باصره و ضعف آن در تحقّق ستر مطلق، يا لازم است رعايت خصوصيّت؟ محلّ تأمّل است، پس مشكل است ديدن حديد البصر و ترك تحفّظ از او در نماز و غير آن، بلكه با احراز خصوصيّت، لزوم ستر بدون حرج خالى از وجه نيست.
و بر زن واجب است پوشانيدن جميع بدن در حال نماز اگر چه ناظرى نباشد، و مو و گردن و آنچه در غير حال نماز از ناظر محترم لازم است ستر آن كه بر حسب عادتِ متعارف با دو جامه مستور مىشود] در حال نماز، واجب است پوشيده شود ].
و لازم نيست در حال نماز، ستر وجه؛ و احوط اقتصار بر حدّ وجه در وضو است كه بيش از آن، مكشوف در نماز نباشد، و همچنين كفّين و قدمين واجب نيست بر زنها ستر آنها در نماز، و اظهر عدم فرق بين ظاهر و باطن آنها است، اگر چه احوط اقتصار بر ظاهر آنها است، و بايد مقدّمتاً مقدارى از كفّين و قدمين، مستور بشود؛ و فرقى در لازمِ از ستر، بين وجود ناظر و عدم آن نيست.
نماز [ شخصِ ] عارى صحيح نيست در حال اختيار، مگر آن كه بپوشاند عورتين را. <->