1
<-> نحوى كه لُبس صادق نباشد مانعى ندارد، و با صدق لُبسِ جايز در غير نماز، خالى از تامل نيست، و مصاحبت در باطن و محكم كردن دندانها و حمل آن بدون لُبس، مانعى ندارد در نماز هم.
جايز نيست پوشيدن «حريرِ» محض براى مرد و صحيح نيست نماز مرد در آن، مگر در حال حَرب و ضرورتِ ديگر، مانند سرماى شديد كه به خاطر سرما نتواند آن را درآورد و غير آن را بپوشد، پس [ در اين حال ] پوشيدن و نماز در آن جايز است با ملاحظه احتياط در تأخير نماز با اميد زوال ضرورت تا آخر وقت، و اگر ممكن است بدون حرج شخصى درآوردنِ براى خصوصِ وقت نماز، واجب است تبديل آن در حال نماز.
و اظهر عدم وجوب ساتر محلَّل ديگر است در صورت ضرورت در حال نماز كه رفع تكليف و مانعيّت نمايد، و نبودن ساترى، ضرورت مسوِّغه نيست، بلكه مكلّفِ به نمازِ در حال برهنگى به نحو موظّفِ در آن حال است.
در صورت اضطرار به يكى از حرير و نجس، اظهر تقديم نجس است، و همچنين [ اظهر ]تقديم غير مأكول بر حرير در صورت دَوَران بين اين دو مانع [ است ]، و اظهر در بقيّه صورِ دورانِ بين انواع مانع، تخيير است.
و جواز در حال حرب، مخصوص به لباس حرب نيست، بلكه براى محارب، ممنوع نيست جامه حرير محض؛ و حرب جهادى يا دفاعى واجب يا جايز، مجوّزِ اين ممنوع <->