1
نه به عرض به تمام شكم دستها با هم از ابتداى رستنگاه موى تا اول بينى.
و ابروها احوط[1] ـ استحباباً ـ مسح نمودن آنها است؛ پس از آن، مسح پشت دست راست به شكم دست چپ، از بند دستها تا سر انگشتان؛ و بعد از آن، مسح پشت دست چپ به شكم دست راست به نحو مذكور.
و آنچه در وقت گذاشتن شكمِ دست بر پشت ديگرى، مسّ مىشود، مسح آن لازم است، نه مابين انگشتان.
و شرايطى كه در وضو گذشت، در تيمّم نيز معتبر است.[2]
<-> هيچ يك ممكن نباشد، فاقد الطهورين مىشود.
و در حالى كه جبيره نباشد و غير اختيارى باشد، احتياط به جمع بين باطن و ظاهر و مسح با آنها، ترك نشود، بلكه در جميع موارد شك ، رعايت احتياط در تيمّم به اتيان محتملات در سعه وقت، اَولى است، و در ضيق، اكتفا به وظيفه ظاهريّه مىنمايد.
و ابتداى به اعلى در جبهه، از رستنگاه مو، و در يدين، از زند است؛ و اظهر و احوط لزوم آن است در [ هر ] دو مورد.
و وظيفه در نجاست ممسوح غير متعدّيه و متعدّيه، مانند وظيفه در نجاستِ ماسح است كه گذشت طريقه احتياط در آن.
و در صورت استيعاب و عدم آن در ماسح يا ممسوح يا هر دو به نحو اختلاف از حيث
استيعاب و تعدّى يا اتفاق، راه احتياط از بيان مذكور در ماسح معلوم مىشود.
[1] . بلكه ترك نشود اين احتياط، زيرا تحديد به طرف انف، مقتضىِ دخول حاجبين است به نحو متعارف، در اين حدّ.
[2] . نه شرايط مناسبه با تيمّم. و مختصّ است تيمّم، به لزوم استيعاب در مـاسح و <->
ممسوح در جبهه و جبينين و در ظاهر كفّين يـا بـاطن كفّين اختياراً، چنانچه گذشت.
و نظير توزيعى كه در جبهه جايز است، در يدينِ ماسحتين هم جارى است، پس به اين معنى، استيعاب ماسح لازم نيست.
عدم لزوم تعمق و تدقيق در مسح
و همچنان كه عمداً قليلى غير ممسوح نبايد باشد، تعمّق و تدقيق هم لازم نيست با حفظ صدق عرفى مسح ظاهر يا باطن مثلاً، چنانچه استيعاب ماسح در ابهام متعذّر است خصوصاً در مسح كفّين. و همچنين در مسح كفّين مقدارى از كف ماسح، خارج مىشود در تطبيق در طرف بالا يا پايين با آن كه يك دفعه امرار كافى است.