1
ج . «اصرار» عبارت است از آن كه مداومت نمايد بر آن گناهِ صغيرهاى كه كرده است هر چند دو دفعه باشد و اگر يك دفعه كرده باشد و عزم دارد كه مرتبه ثانيه، آن گناه را بكند، به مجرّد عزم، اصرار متحقّق نمىشود.
س . اگر كسى شك كند در اصل تقليد، كه آيا تقليد كرده است يا نه، تكليفش چيست؟
ج . اگر پيش از عمل در شك باشد،[1] بنا بر نبودن تقليد مىگذارد و در باقى اعمال تقليد مىكند؛ و اگر بعد از عمل باشد، اعتبار به شك نيست و عمل گذشتهاش صحيح است؛ و اگر در اثناى عمل باشد مثل نماز، اعاده نمايد با تقليد.[2]عدم اطلاع از وفات مجتهد
س . اگر مجتهد بميرد و مقلِّد، مطّلع بر موت او نشود مگر بعد از مدتى، تكليف او چيست؟
ج . اعمالى كه در آن مدت از او، بر طبق رأى آن مجتهد صادر شده، همه صحيح است و قضاى آنها لازم نيست اگر آن اعمال مطابق بوده باشد با رأى مجتهدى كه بعد از فوت مجتهد اوّل، تكليفش رجوع كردن به او بود.[3]
س . دو مجتهد اگر يكى اعلم باشد و يكى ديگر اوثق در فتوى، تقليد كدام يك را مقدّم بدارد؟
[1] . گذشت احتياج تقليد به عمل، پس شك در آن قبل از عمل، تصوير ندارد.
[2] . عدم قابليّت عمل براى تصحيح، در مثل شك در صحّت جزء مقدّم با دخول در ساير اجزاى بعديّه با تقليدِ معلوم، مورد تأمّل، بلكه منع است.
[3] . بدون عسر، و متَّبع در لزوم اعاده و قضا در صورت مخالفت، قول حىّ است. و در احراز مطابقت، رعايت مىشود آنچه گذشت در جواز يا وجوب بقاى بر تقليد ميّت.