1
در عده قبل از زمان اسلام او، پس قول زوج در عدم وجوب نفقه مقدم است، يا قول زوجه در عدم تحقق مسقط ؟ تامل است، احوط وجوب نفقه است، مگر در صورت اتّفاق در تاريخ اسلام زوج، كه حكم عدم اسلام زوجه در زمان اسلام زوج، ثابت است.
و اگر اختلاف در سبق اسلام بر وطى و تاخر آن بود، اظهر بقاى نكاح است مگر با اتفاق در تاريخ وطى، كه حكم عدم اسلامِ يكى در زمان وطى، انفساخ است.
اگر زنْ مدّعى تقارن اسلام زوجين بود و مردْ مدّعى انفساخ به عدم اقتران، و دخول هم نبوده است به اتفاق، پس رجحان عدم اقتران بر عدم مخالفت، به واسطه ظهور عدم اقتران، بى وجه نيست.
اگر به وثنيه گفت: «بعد از اسلام من به دو ماه اسلام آوردى»، وزن گفت: «بعد از يكماه»، و اختلاف در نفقه يك ماه بود، اظهر استحقاق نفقه، به كاشفيت اسلام در عده است .
اگر اختلاف در تحقق اسلام ديگرى، در عده يا بعد از آن شد، كه مستلزم اختلاف در بقاى نكاح و استحقاق نفقه شد، اظهر بقاى نكاح و استحقاق نفقه است، و احوط تجديد عقد است بعد از طلاق و عده يا طلاق باين در صورت اراده نكاح.
اگر زوج قبل از اختيار ممكن، وفات كرد و زنها بيش از چهار زن وارث بودند، احوط مصالحه در ميراث، با قرعه يا بدون آن، با تفاوت يا بدون آن است.
اگر زوج وفات نمايد قبل از اختيار، و زنها باشند، كلام در ارث آنها يا قرعه يا صلح، همان است كه گذشت در موت زوجين، كه احوط مصالحه به قرعه با تقسيم بالسويه يا به تفاوت است، نسبت به كسانى كه ارث مىبرند از مسلم، نسبت به