1
مال ميّت تا زمان بلوغ و رشد؛ و بعد از آن اگر اجازه كرد عقد سابق را، احلاف مىنمايد او را كه براى رغبت در ارث، اجازه نكرده است، و به او مىرساند حق ثابت او را از مهر وارث كه كشف ثبوت آن را و تمام زوجيّت محققه را، اجازه متأخّره مىنمايد.
و اگر وفات كرد بعد از اجازه و قبل از حلف، احوط مصالحه ورثه طرفين است، اگر چه اظهر عدم استحقاق است قبل از حلف.
و اگر جنون عارض شد قبل از اجازه و حلف، معزول مىماند مال كما فى السابق، تا كمال حاصل شود و اجازه و حلف محقّق شود.
و اگر عين متروكْ قابل بقا نباشد، در عزل، مىتواند با تبديل امثال در مِثْلى و اگر ممكن نشد، با تبديل به قيمت در آن، و در قيمى، عزل نمايد.
اگر زوج بعد از اجازه، نكول از يمين كرد، مستحق ارث از مهر نيست؛ لكن جمع بين ارثِ ساير ورثه از مهر، و عدم ارث زوج از مهر بلكه از غير مهر هم، اشكال است؛ احوط براى ورثه، مصالحه با زوج است در استحقاق مدّعاى زوج، از مهر و غير آن، در صورت عدم ابراء زوج ارث خود را، يا آنچه به منزله ابراء است.
و حكم دو مجنون بعد از افاقه هر دو يا يكى، حكم دو صغير است در احكام مذكوره.
و عقد بر دو بالغ اگر فضولى باشد، مثل عقد فضولى بر دو صغير است در احكام مذكوره، حتى در لزوم حلف اگر اجازه دومى بعد از موت طرف ديگر بعد از اجازه او باشد بنابر اظهر.
و اگر فضولى از طرف واحد باشد، براى هر طرف، حكم خودش ثابت است، چه آنكه اختلاف دو طرف، در صغيرين باشد، كه عاقد براى يكى ولى و براى ديگرى