1
و اگر وصيت مرتّب بود لكن معلوم نشد اوّل كدام است تا حكم به تقدّم آن يا به رجوع از آن بشود، احوط تعيين اوّل با قرعه است. و اگر اصل ترتيب وثبوت اوليّت معلوم نباشد، آن را هم مىتواند با قرعه تعيين نمايد. و هم چنين تعيين اوّل با قرعه، بعد از اثبات اوليّت مىشود.
اگر وصيتْ زايد بر ثلث بود و وارث، معيّنى را اجازه نكرد در مقدار زايد، لكن معلوم نشد دفعى بودن وصايا يا مرتّب بودن آن، مىتواند با قرعه استخراج نمايد؛ پس با خارج شدن دفعيّت، اظهر استحقاق وارث است رد معيّن زايد را؛ و با مرتّب بودن به حسب قرعه و خارج بودن معيّن در مقدم بالاضافه، استحقاق وارثْ رد را مقبول نيست، و گرنه مقبول است در تقدير عمل به قرعه.
اگر بگويد در مقام وصيت: «مماليك من آزادند بعد از موت»، داخل مىشود مملوك مختص به او و مشترك. و آيا معتَق مىشود نصيب موصى فقط يا تقويم مىشود بر او آنچه از ثلث مال او كفايت به آن مىنمايد ؟ احتياط با رضاى شريك و وارث، در تقويم مذكور است.
اگر يك خانه [را] ـ مثلاً ـ وصيت كرد براى دو نفر يك دفعه، چه آنكه متعقّب به تفصيل باشد يا نه، براى هركدام نصف است ـ مثلاً ـ] مگر آنكه ] شرح به تفاوت در تفصيل نمايد. و اگر در تفصيل، ترتيب و اختلاف به تعيين شد، مثل آنكه بگويد در تفصيل: «براى يكى فلان غرفه معينه و براى ديگرى بقيه است »، اظهر تعدد وصيت است در اخير، به خلاف اوّل.
و در صورت وحدت وصيت، اگر مجموعْ از ثلث زايد باشد، آنچه موافق ثلث