1
و در صورت وقوع خلط با فعل غير مربوط به موصى، بقاى وصيت و تحقق شركت، اظهر است. و در صورت وقوع خلط از موصى بدون اختيار يا با نسيان وصيت، اظهر بقاى وصيت است، مگر در صورت معلوميّت يا معرضيّت امر اختلاط مخصوص، به تنازع.
و هم چنين با قرينه، تشخيص بقاى وصيت يا عدم آن [مىشود و]يا استصحاب مىشود با عدم احراز هيچكدام، اگر وصيت به نانى نمود پس آن را ريز ريز كرد. و حكم كلّى ندارد در كشف رجوع يا عدم آن.
اگر وصيت كرد عينى را براى زيد، و عين ديگرى را پس از آن براى عمرو، و ثلثْ وافى نشد، نقص بر وصيت دوّم واقع مىشود. و اگر رجوع از اولى كرد و عين اولى را براى بكر وصيت نمود پس از وصيت عين ديگر براى عمرو، نقص (به واسطه رجوع) بر متأخر (كه وصيت براى بكر است) واقع مىشود.