1
«وديعه»، به حسب مضمون عبارت است از: «استنابه در حفظ». و دالّ بر آن، به هر عبارتى باشد از ايجاب و قبول، موجب تحقّق عقد وديعه و احكام آن مىشود، بلكه كافى است در احكامِ عقد «فعل» در يكى از قبول و ايجاب، يا در هر دو، مثل ساير عقود جايزه و لازمه.
و معتبراست در دالّ در اينجا، آنچه معتبر است در ساير عقود از: قصد انشاى به ايجاب و قبول و محفوظيّت ارتباط بين آن دو؛ پس به مجرّد طرح مال نزد كسى براى حفظ، واجب نمىشود حفظ بر او در صورت عدم قبول انشايى به قول يا فعل، و ضامن آن مال نمىشود اگر چه معلوم باشد ايجاب انشايىِ وديعه با فعل، اگر چه مستحب است حفظ مال مؤمن از ضايع شدن و متأكد است در مراتب مختلفه به اختلاف موارد، و گاهى مقدّمه حفظ نفس مالك مىشود و واجب مىشود با قدرت به نحو كفايت.
و با عدم تحقق وديعه به عقد يا معاطات، ضمانْ محقّق نمىشود؛ بلى اگر قبض