1
«مساقات» معاملهاى است بر سقى اصول ثابته اشجار، در عوض حصّهاى از حاصل آنها، و آن مشروع و لازم است، و در حكم، مثل مزارعه است؛ و افتراق آنها، به زرع وسقى است كه دو عمل متفاوت است.
الفاظ آن مثل مزارعه و ساير عقود معاوضيّه لازمه، بايد صريح يا ظاهر (اگر چه با مجموع قراين معتبره) باشد، مثل «ساقيتك على كذا»، يا «إسق هذه الاشجار على كذا»؛ يعنى حصّهاى از حاصل آنها براى عامل مساقات در عوض سقى باشد و در جريان معاطات، محكوم به حكم آنها است.
مساقات مانند مزارعه و اجاره، از عقود لازمه است و قابل شرط خيار است.
مساقات صحيح است قبل از ظهور ثمره درخت؛ و اظهر صحّت است با موافقت آن با عرف عقلاء و احتياج ثمره در كيف يا كميت به آبيارى، نه خصوص محافظت از فساد از ساير جهات، مثل آفت و سرقت و اتلاف عدوانى.
و مساقات، به موت مالك يا عاملِ ساقى، باطل نمىشود، بلكه وارث، قائم مقام