1
احوط آن است كه جمع كند ميانه آن و صوم ده روز[1]. و اگر فراموش كند ذبح را در روز عيد يا عذر ديگر باشد، تأخير آن تا آخر ايّام تشريق بلكه آخر ذىالحجّه، جايز است.
و واجب است در هدى كه يا شتر باشد يا گاو يا گوسفند بوده باشد. [ و ] اگر شتر باشد، پنج ساله بوده باشد داخل در شش. و اگر گاو باشد، احوط آن است كه[2] دو ساله داخل در سه سال باشد. و گوسفند اگر ميش باشد هفت ماهه داخل در هشت و احتياط آن كه يك سال تمام داخل در سال دوّم شده باشد. و اگر بز باشد، احوط دو ساله داخل در سه ساله است.
و شرط است كه صحيح و تامّ الأجزاء باشد؛ پس كور[3] و لَنگ و بسيار پير و ناخوش مجزى نيست حتى آن كه اگر قليلى از گوش او بريده باشند، يا آن كه از شاخ اندرونى آن چيزى ناقص است، مجزى نيست؛
و آن كه لاغر نباشد و مشهور آن است كه كفايت مىكند همين قدر كه در گُردههاى او پيه باشد و احوط آن است كه علاوه بر اين او را در عرف لاغر نگويند.
و باكى نيست اگر گوش او شكافته يا سوراخ باشد اگر چه احوط ترك اين دو و ترك حيوانى كه شاخ يا گوش يا دُم از براى او در اصل خلقت نباشد؛ و هم چنين آن حيوان كه عروق و بيضتين او را ماليده باشند[4] كه او را «موجوء» و «مرضوض الخُصيتين» گويند. و امّا خصىّ، پس اظهر و اشهر عدم اجزاى آن است.
و اگر حيوانى را خريد و ذبح كرد به گمان آن كه صحيح است پس ناقص بيرون
[1]. در صورت تأخير از ذىالحجه همان سال حج.
[2]. احتياطهاى مذكور متن در گاو و بز و ميش ترك نشود.
[3]. و عوراء.
[4]. اظهر اِجزاى موجوء است.