1
فصل پنجم
واجب است بعد از فراغ از سعى، «تقصير». و آن گرفتن بعضى از ناخنها يا قدرى از شارب است.[1] و نيّت چنين كند كه تقصير مىكنم به جهت مُحلّ شدن از عمره تمتّع در فرض حجّهالاسلام به جهت اطاعت و فرمانبردارى خداوند عالم.
و تراشيدن كفايت نمىكند از تقصير، بلكه حرام است.[2]
و بدان كه كسى كه تقصير را فراموش كند تا وقتى كه احرام حج او منعقد شود، عمره او تمام است و بر او فديه است يك گوسفند على الأحوط. و اگر عمدا ترك كند تا مُحرِم به حج شود، جمعى تصريح فرمودهاند به آن كه عمره تمتّع او باطل است و حج او افراد مىشود و بعد از آن عمره مفرده مىكند، و بعضى تصريح كردهاند كه حج را در سال آينده اعاده مىكند، و بعضى احرام ثانى را باطل مىدانند و تقصير را بر او لازم مىدانند با سعه وقت از براى ادراك حج تمتّع.
و شخص مُحرم بعد از تقصير، حلال مىشود از براى او بغير از سر تراشيدن[3]
[1]. و مانند اينها قدرى از موى سر يا ريش است.
[2]. و مأمورٌبه إراقه دَم است اگر تراشيد به جاى تقصير، در نصّ و فتواى مشهور.
[3]. ظاهر، عدم حرمتِ احرامى آن است؛ و اما حرمت به جهت منافات با وجوب