1
خواهد بود؛ پس زن از براى ايشان بعد از بلوغ، حلال نخواهد بود، مگر آنكه تداركِ طواف نساء نمايد به خود يا نايب.
شرط چهارم: «ستر عورت» است بنا بر احوط بلكه اقوى. و معتبر است در آن، اباحه؛ بلكه احوط ملاحظه جميع شرايط لباس مصلّى است در آن، نظر به حديث مشهور كه طواف در حكم نماز است.
شرط پنجم: «نيّت» است[1] و نيّت چنين كند كه «هفت دور طواف خانه كعبه مىكنم طواف عمره تمتّع از فرض حجّهالاسلام به جهت اطاعت فرمان خداوند عالم».
و اما واجبات داخل در حقيقت آن، هفت است پس:
اوّل: ابتدا كردن است به «حجر الأسود» به نحوى كه تمام بدن او مرور كند بر تمام حجر الأسود.
و چون تحقّق اين معنى بر وجه حقيقت، بسيار متعسّر بلكه متعذّر است، اكتفاء مىشود در تحقّق آن به آن كه محاذى نمايد بيشترين اجزاى بدن خود را با بيشترين اجزاى حجر الأسود. و لهذا كلام واقع شده در تعيين جزئى كه از انسان، مقدّم بر همه اجزاى بدن اوست، كه آيا آن جزء، طرف بينى است، يا طرف انگشت ابهام پاها است، يا مختلف مىشود، حتى آن كه در بعضى كه فىالجمله بطينند، جزء اوّل، شكم است.
و اما جزء مقدّم حجر الأسود، پس در زير تنگه نقره پنهان است، و پر واضح است كه ملاحظه محاذات مذكوره در غايت تعسّر است، خصوصا با ازدحام شيعه و سنّى در طواف، با آن كه در آن جا، دو سنگ نصب كردهاند كه شخص طواف كننده به
[1]. و در اعتبار اخطار و كفايت داعى، مانند نماز است.