1
آن، هر چند نه به قصد زينت باشد.[1]
چهاردهم . از براى زن، پوشيدن زيور است به جهت زينت، مگر آنچه را كه عادت به پوشيدن آن داشته پيش از احرام، پس باكى نيست به گذاشتن آن و در نياوردن آن به جهت احرام، الاّ آن كه آن را اظهار نمىكند قصدا از براى زوج[2] و غير آن از مردان.
پانزدهم . روغن ماليدن است به بدن، هر چند كه در آن بوى خوش نباشد[3] على الأحوط بل على الأقوى، مگر به جهت ضرورت.
شانزدهم . ازاله مو است از بدن خود يا غير خود، مُحِلّ باشد آن غير يا مُحرِم، هر چند يك مو باشد، مگر به جهت ضرورت، مثل كثرت شپش و درد سر و موى چشم كه اذّيت كند، و باكى نيست به آنچه بىقصد كنده مىشود در وقت وضو بلكه غسل[4] و فديه سر تراشيدن، هر چند به جهت ضرورت باشد، «يك گوسفند» است يا «سه روز
[1]. محلّ احتياط نيست.
[2]. يا از روى مسامحه و عدم تحفّظ.
[3]. و اما اگر بوى خوش داشته باشد، پس جايز نيست قبل از إحرام أيضا، اگر رايحه آن بماند به نحو قطع تا حال احرام؛ و در صورت ارتكاب، تأخير إحرام با امكان تا زمان زوال رايحه لازم است. و فديه ماليدن روغنى كه بوى خوش دارد، ذبح گوسفند است حتى با ضرورت على الأحوط.
[4]. يعنى به سبب وضو يا غسل، و اظهر عدم وجوب فديه است. و اما به سبب مسّ و وضع در غير طهارت، پس فديه جايز آن خواهد آمد كه كفّى از طعام است.