1
قبل از سال استفاده از غرس است، خالى از وجه نيست.
11 . فاضل قوت سال، اگر از مؤونه خارجه از ربح سال است كه در آن خمس بوده، فاضل مؤونه [ است ] و در آن خمس است؛ و اگر مؤونه از مالى بوده كه خمس در آن نبوده، فاضل آن هم به حكم آن است.
12 . اگر تقتير در مصرف سال كرد، مقدار متعارف، مستثنى و داخل مؤونه نيست؛ بلكه انفاقِ فعلى، از مؤونه است. و اگر زياده روى كرد، خمس در زايد بر متعارف و لايق شأن است، چنانچه گذشت.
13 . اداى دينى كه از سال در ذمّه آمده، از ربح همان سال اخراج مىشود و از مؤونه همان سال است؛ اما اداى ديون سالهاى سابقه، پس با عدم محل وفا، از مؤونه محسوب مىشود و مستثنى از ربح مىشود. و اگر محلى ديگر دارد، پس محسوب از مؤونه سال قبل و اداى از اموال سابقه مىشود، يا آنكه از مؤونه سال فعلى و از ربح آن استثنا مىشود؛ پس با حلول دينْ قبل از سال فعلى، اظهر اين است كه از اموال سابقه ادا مىشود؛ و با عدم حلول تا در ضمن سال فعلى، احوط عدم احتساب از مؤونه سال فعلى است، مگر آنكه عين مال ـ مثل عين خريدارى شده ـ در ذمّه باقى باشد و در اين سال استفاده شود كه مقابل مقدار باقى از مؤونه سال، به حساب سال ربح است.
14 . اگر مكتسب در اثناى سال وفات نمايد، ساقط است اعتبار مؤونه تقديريّه و از ربح موجود، خمس آن را برمىدارند.
15 . سرمايه و آلات محتاجٌاليها در كسب، از هر محلى تهيّه بشود، حكم سابق خودش