1
اگر چه بىفايده است در غير نايب خاص يا عام. و دعا به لفظ صلات و معنى خاص او و مفيد آن معنى به نحو مناسب به هر نحوى كه باشد، مجزى است بنا بر اظهر از مستحب يا واجب.
9 . آنچه را كه مالك به عنوان صدقه واجبه يا مندوبه به اهلش دفع نمايد، مكروه است اختيارا تملّك نمايد آن را؛ و ابقاى در ملك با اختيارى نبودن تملّك، مانعى ندارد، مثل ميراث. و تملّك اختيارى با عوارض و مرجّحات ـ مثل انفع بودن براى فقير و صورت مطالبه فقير ـ رفع مىشود كراهت آن، و على اىّ حال، جايز است و حرام نيست.
10 . مستحب است علامتگذارى به حيوانات زكات در مواضع مكشوفه آن كه با قوّت باشد.
فوريّت، در وجوب اداى زكات نيست؛ و احوط عدم تأخير از سه ماه است بعد از حلول، مگر براى نبودن مستحق يا عذرى و حاجتى، مگر آنكه عزل كرده باشد در مال معيّنى؛ و در صورت عزل، ضامن نيست بدون تفريط، و هم چنين صورت عدم مستحق يا وجود عذرِ مانع، به خلاف صورت سابقه بر آن كه ضمانْ احوط است، چنانچه گذشت.
و تعجيل زكات از اوّل وقتِ وجوب، جايز نيست، و لكن مىتواند مالكْ قرض بدهد به فقير و بعد از حلول وقت زكات، احتساب نمايد آن را [ به عنوان ] زكات با نيّت در صورت بقاى فقير بر صفت استحقاق در وقت نيّت زكات، چه عين مال باقى باشد يا تلف شده باشد.
اگر تماميّت نصابْ به قرض است، واجب نيست زكات بر مالك بعد از تمام سال،