1
ركوع و سجود با سر مىكنند؛ و اگر ممكن نشد، با چشم كافى است؛ و اگر آن هم ممكن نشد، ساقط است ركوع و سجود، و فقط بعد از تكبيرة الاحرام، براى هر يك ركعت، تسبيحات اربعه را به ترتيب معهود در نماز مختار اگر قرائت ممكن نشد، به جا مىآورد. و آنچه ممكن است از اذكارِ ركوع و سجود در وقت تعذّر آنها و تعذّر ايما يا تمكّن از آنها يا ايماى بدل از آنها به جاى آورد؛ و قرائت، ساقط نمىشود. و همچنين هر ركعتى، حكم خودش را دارد از حيث امكان اصل، يا عدم امكانِ غيرِ بدل.
و اگر از تمام تسبيح معهود، متمكّن نشد، تكبير و هر چه از آن ممكن است مىگويد بدل قرائتِ يك ركعت؛ و در فرض مذكور، احوط، مواظبت بر تشهد و تسليم است با امكان مثل تكبيرة الاحرام كه بدل ركعت، بدل آن نمىشود.
و شك در ركعت، مبطل است اگر چه منشأ آن، شك در تسبيح باشد.
و جماعت با شروط آن ـ كه از آن جمله، عدم تقدّم بر امام و عدم حايل و بُعد مخصوص است ـ مشروع است در ركعات تسبيح، و تحمّل، در تسبيح نيست كه بدل از مجموع قرائت و ركوع و سجود باشد، و اختلاف در جهت قبله به جهت ضرورت، ضرر به جماعتِ در اين جا ندارد.
اگر نماز را با ايما يا تسبيح به جا آورد و در اثنا، امن حاصل شد به طورى كه مىتواند ركوع و سجود به جا آورد، بقيّه را تمام از حيث كيفيّت به نحو نماز غير خائف به جا مىآورد؛ و اگر اصل خوف زايل شد، اتمام مىنمايد در مقابل تقصير؛ و همچنين است عكس در امن مبدل به خوف شديد در اثنا؛ و استيناف اصل نماز در دو صورت، لازم نيست.
اگر با خيالِ دشمن يا اقبال او، نماز خوف يا شدّت خوف را به جا آورد، بعد معلوم شد كه منشأ آن، خيال بوده، احوط اعاده نماز است، خصوصاً در صورتِ تقصيرِ در فحص از موضوع، يا عقلايى نبودن خوف.