1
و در صورت مزاحمتِ حملِ سلاح با افعال نماز و عدم امكان نماز تامّ به نحو انفراد در غير محل خوف، ترجيح مىدهد اهمّ را به مثل: «شدّت خوف» و «نزديكى دشمن» و نماز را بدون افعال مزاحمه حفظ نفس، تمام مىكند يا با ابدال آنها، اگر بدل دارند.
و اقرب، تعيينِ مقدار محمول، به مناسبت مقام است، نه [ اين كه ] مطلقا حمل همه آنها لازم است، و نه [ اين كه ] مطلقا يك سلاح، كافى است؛ بلكه آنچه لازمِ حفظِ در مورد خاصّ است، لازم است حمل آن.
و هم چنان كه اخذ سلاح، واجب است، اخذ آلات دفاع از لباس و غير آن [ نيز ] لازم است، و در مزاحمت با افعال نماز، رعايتِ اهميّتِ مثلِ حمل سلاح مىشود.
اظهر، تعبديّتِ حمل سلاح و آلات دفاع است در حال نماز، نه شرطيّت براى صحّت آن، پس نماز بدون حمل، صحيح است، اگر چه غيرِ حامل آن، آثم است، مانند قبل و بعد از نماز.
و در محمول اگر نجاستى باشد، جايز است حمل آن اگر ممّا تتمّ فيه الصلاة نباشد؛ وگرنه جواز آن، موقوف به ضرورت و عدم اندفاع خوف بدون حمل و عدم امكان نماز فرادى در غير محل خوف است، اگر چه ملبوسِ فعلى، يا متعدّى به بدن و ثوب نباشد نجاست آن بنا بر احوط، و همچنين است در تقييد به عدم امكانِ انفراد اگر چه با حمل سلاح باشد، يا در كنار صف بودن در صورتى كه سِلاح، موذىِ غير باشد.
و اما نماز «عُسفان» به فتواى «شيخ» و اتباع او و حكايت او بدون سند از حضرت رسول ـ صلّىاللّهعليهوآلهوسلّم ـ پس احوط عدم اختيار آن است با اندفاع خوف به مثل نماز فرادى، يا به نحوى كه مستلزم نماز مخالفِ قاعده نباشد.
و طريقه آن، ائتمام دو صف و متابعت آنها است تا سجود، و حراست صف دوّم