1
و مستحبّ است در وقت دخول در مسجد، تقديم پاهاى راست و در وقت خروج از آن، تقديم پاهاى چپ. و مستحبّ است تعاهد نعل در وقت دخول و استعلام آن براى امن از تنجيس مسجد. و مستحب است دعاى به مأثور در وقت دخول مسجد و خروج از آن؛ و استقبال در حال دعا، داخل مستحبّ است.
و دعاى دخول، بعد از دخول است، و دعاى خروج، متّصل به خروج است بعد از تحقّق آن بنا بر اظهر.
جايز است تخريب آنچه از مسجد، مُشرِف به انهدام است با مفسده يا خوف آن در ابقا، يا ساير مصالح، مثل ضمّ به مسجد ديگرى و توسعه مسجد اوّلى و امثال اينها؛ و احوط تأخير نقض است در صورت ثانيه تا فراغ از توسعه مگر با احتياج به آلات اولّى.
و فتح باب زايد و روزنه و نحو اينها، موقوف به مصلحت عموم اهل مسجد است، يا دفع مفاسد از ايشان؛
و احوط انجام امور مذكوره با اذن متولّى شرعى، يا حاكم در صورت نبودن متولّى است، و همچنين عدول مؤمنين در صورت نبودنِ حاكم، اذن مىدهند، يا مباشرت مىكنند.
و مستحبّ است اعاده بعد از تخريب به تعمير مسجد.
و جايز است صرف آلات آن و اثاث و فرش و ساير لوازم داخله مسجد يا خارجه آنها با علم يا اماره معتبره كاشفه از خروج از ملك مالك ، در مساجد ديگر با استغناى آن مسجد از خود آنها و ماليّت آنها، وگرنه خالى از تأمّل نيست.
چنانچه اگر اوّلى مستغنى از ماليّت بشود و مساجد ديگر، مستغنى از عين باشند،