1
آيا [ جهت منفرد شدن ] نيّت انفراد لازم است؟ احوط در تقديرِ جواز انفراد بدون عذر، اختيار آن است و در تقدير عدم جواز، اتمام نماز است به قصد وظيفه فعليّه؛ و بعد از زوال عذر در اثنا، عمل به احتياط مناسبِ عمل مأموم و منفرد بشود.
و اما عذرِ موجبِ جواز مفارقت اگر چه بدون نيّت انفراد باشد، پس دور نيست كفايت عذر عرفى عقلايى مثل استعجال براى حاجت دينيّه يا دنيويّه ـ در جواز مفارقت در صورتى كه در اصل اقتدا باقى باشد.
امّا انفراد اختيارى و بدون عذر، در غير جماعت واجبه، پس اظهر، جواز آن است از حيث تكليف و صحّت نماز، و صحّت جماعت تا زمان انفراد اگر چه مقصود باشد از اوّلِ اقتدا؛ بلى از حيث اخلال به نظم جماعتِ ساير مأمومين و ايقاع آنها در خلافِ واقع كه گاهى اتّفاق مىافتد، ممكن است ممنوع باشد، پس وجودِ عذر، لازم در جواز مفارقت است با ابقاى اقتدا.
و در صورتِ نيّتِ انفراد، منفرد مىشود از محل نيّت اگر چه در اثناى قرائت باشد [ و ]اتمام بر او واجب است، نه استينافِ سوره يا اصل قرائت، به خلاف اثناى كلمه واحده كه اعاده آن كلمه لازم است بنا بر اظهر، نه متّصل به آن، مگر آنچه با او وحدت عرفيّه دارد.
و بر تقدير استينافِ سوره كه افضل و احوط است، احوط عدم عدول است در تقدير مجاوزت امام نصف را يا در «جحد» و «توحيد» در غير جمعتين.
و اظهر جواز انفراد است، قبل از ركوعِ همان ركعتى كه در آن اقتدا نموده است، و <->