1
<-> در اين جهات و فروع، حكم امّى را دارد.
و معتبر نيست در تحقّق جماعت و صحّت آن، نيّت امامت، بلكه نيّت مأموم، كافى است در تحقّق جماعت از طرفين و احكام آن از متابعت و شك .
و در استحقاق ثواب جماعت براى امام بدون نيّت، تأمّل است؛ و احوط براى امام عدم ترتيب احكام جماعت است بدون نيّت.
و در [ نماز ] جمعه، نيّت آن، كافى از نيّت جماعت است بنا بر اظهر، و همچنين نيّت ظهرِ مستحبّ، كافى از نيّت امامت است در صورت توقّف استحباب فعلاً بر امامت؛ پس نيّت ظهرِ مستحبّ، نيّت امامت است اجمالاً.
و نذر امامت، مثل نذر ساير مستحبّات است. [ و ] در نماز، قصد امامت لازم نيست، مگر در فرضِ تعبديّت امامت؛ و اگر تعبّدى نباشد، وفا با آن مىشود اگر چه مقصود نباشد.
«صاحب مسجد» و «امام راتب» آن و «صاحب امارت» از طرف امامِ اصل، و «صاحب منزل» و مكان، يعنى مالك يا مستحقِّ منفعت بدون مزاحم، در همان مسجد و بَلَد و منزل، اولويّت از غير به امامت دارند، يعنى اَوْلى به تقديم هستند براى ديگران.و دور نيست براى خودشان، تقديم افقه، يا راجحِ از جهات ديگر، اَوْلى باشد با ملاحظه مصالح وقت و شخص.
و اولويّت، ثابت است تا وقت خوف فوت فضيلت وقت. و محتمل است به گفتن مقيم: «قد قامت الصلاة»، يا به وقت اذان معتاد براى جماعت، اكتفا، بشود در جواز تقديم غير در صورت عدم محذور ديگر. <->