1
<-> مىشود به نحو استحباب.
و اگر زن امامت كرد براى زنها، در دو طرف او مىايستند بدون تقدّم معهود در مردها با مردها.
عارى مىتواند با امثال خود، نماز جماعت بخواند، پس همه مىنشينند و با زانو، امام مقدّم مىشود و ايما براى ركوع و سجود مىنمايند، مگر مأمومين در آخرين صف كه احتياطاً ركوع و سجود مىنمايند با امن از مطّلع ديگر با جلوس و با تحفّظ ممكن.
و اظهر جواز خلف بودن مأمومين است، چنانچه در صفوف متأخّره، واقع مىشود و ايماى به سر مىنمايند. و وجوب وضع ساير مساجد غير [ از ] پيشانى در ايماى سجودى، موافق احتياط متّحد با آنچه ذكر شده در منفرد عارى، است.
مستحب است براى منفرد، بعد از نماز، اعاده نماز به جماعت، چه آن كه امام باشد يا مأموم. و در استحباب اعاده جماعت به جماعت با ديگران براى احتمال خلل در اوّل، يا براى طلب فضيلت مخصوصه به دوّم ـ مثل ايقاع ديگران در جماعت و ثواب آن ـ تأمّل است، و فرقى بين جماعت دوّم و سوّم و هكذا نيست؛ و اظهر استحباب است با انعقاد جماعت با مغاير از مأمومين.
و اظهر جوازِ نيّتِ وجوب و ندب است؛ و در هر تقدير، آثار جماعت و اِجزاى از مفترِض، مرتّب مىشود. و عدول به افضل، يا براى خصوصيّت فاضله، يا رفع نقص محتمل، ثبوتاً در عرف عقلاء، مقبول است، و اثباتاً، مدلول اطلاقات جماعت است. <->