1
و اگر شك كند در قصد ظهر يا عصر با يقين به عدم اتيان به ظهر سابقاً، يا شك در اتيان آن، پس در وقت مختص به ظهر يا مشترك، قصد ظهر مىنمايد و اتمام مىنمايد؛ و در وقت مختصّ به عصر در صورتى كه قصد امر فعلى داشته بدون تقييد به عنوان، بلكه مجرّد تطبيق در مقصود، قصد عصر مىنمايد و اتمام مىكند.
و اگر يقين به فعل ظهر سابقاً داشته: پس با قصدِ امر فعلى و خطأ در تطبيق با قصد عصر، تمام مىنمايد، چه در وقتِ مشترك باشد يا مختصِّ به عصر؛ وگرنه صحّتش با عدول احتمالى، قابل منع است.
و اگر بعد از نماز شك كند در قصد ظهر يا عصر، چهار ركعت به قصد مافىالذّمه به جا مىآورد، و برىء الذّمه از [ هر ] دو فريضه مىشود؛ و اگر شك كند بعد از نماز، در فريضه و نافله، به جا مىآورد فريضه را كه شك در تحقّق آن دارد.
و اگر در اثنا، شكِّ در ادا و قضا نمايد و به ملاحظه داعى، كشف يكى از آنها ننمايد، احتياطاً اتمامِ به مقصود اجمالى و اتيان به ادا و قضا مىنمايد، و همچنين در اتيان در صورت شك بعد از نماز.
شك در دو ركعت اوّل از رباعيّه، موجب بطلان نماز است، بلكه بايد دو ركعت، احراز شود و خواهد آمد كه احرازِ ظنّى، كافى است، و در جريان حكم مذكور در نافله منذوره ـ مثل «صلات اعرابى» ـ تأمّل است، مثلِ تأمّل در نافله دو ركعتى منذوره در ترتيب حكم نفل يا فرض، يا عمل به قواعد و رفع يد از دليلِ عدم سهو در نافله و دليل اعاده با شك در دو ركعتى يا دو ركعت اوّل؛ و احتياط در دو مورد مذكور، ترك نشود؛ <->