1
شك در صحّت و فساد، مورد اعتنا نيست اگر چه در محلّ باشد، مثل شك در وجود بعد از انتقال.
در نماز مضطرّ با تحقّق غيريّت واقعيّه، حكمِ نماز مختار ـ كه عدم اعتنا است ـ جارى است، و با توقّف غيريّت به قصد، اشكال است، مثل جلوس بدل قيام و جلوس بين سجدتين. و احتياط در تدارك است در آنچه تدارك آن مضرّ نيست، وگرنه اعاده نماز بعد از اتمام آن با تدارك به رجاى وظيفه مىشود.
اگر شك در سجود، در حال قيام كرد، بعد متذكّرِ نسيان تشهد شد، آيا تدارك مىكند سجود را؟ و همچنين اگر در حال قيام، متذكّر نسيان تشهد شد و نشست، پس شك در سجود كرد، آيا تدارك مىكند يا نه؟ اظهر تدارك است به سبب انكشاف آن كه خروج، سهوى بوده و دليل شكِّ بعد از خروج، منصرف از آن است، و مقتضاى قاعده، تدارك مشكوك است مادام [ كه ] الامكان.
اگر شاكّ، در محلّ به جا آورد مشكوك را، يا آن كه منتقِل به جا نياورد مشكوك را، بعد متذكّرِ عدمِ حاجت در اوّل، و حاجتِ در دوّم شد، اعاده نماز ندارد در غير اركان، و تلافى، در صورت دوّم مىكند مادام [ كه ] در ركن ديگر داخل نشده.
اگر شك كرد بين دو و چهار، و بعد از سلام، منقلب شد به شك بين سه و چهار، يا آن <->