1
<-> بعد از «فاتحه» به قصد قرائت موظّفه، نه به قصد جزئيّتِ تمام، بلكه با قصد جزئيّت در خصوص مقدارى كه از اصل و بدل تا آن زمان به جا نياورده است.
در صورت عدم امكان قرائت و بدلِ آن، كه ذِكر است و عدم امكان احتياط به ائتمام و آنچه با آن ذكر شد، احوط اختيار ترجمه ذكر است به قدر واجب آن در صورت معرفت بر ترجمه «قرآن» در جايى كه ترجمه «قرآن» خودش بنفسه ذكر نباشد؛ و در صورت عدم امكان غير ترجمه «قرآن»، احوط اتيان به آن است به قصد وظيفه فعليّهاز ذكر يا ترجمه قرآن.
و [ شخصِ ] «اَخْرس» وظيفهاش ـ بنا بر احتياط ـ در قرائت، عقد قلب به قرائت، يعنى اخطار قرائت «قرآن» در ذهن و تحريك زبان است به قدر قرائت واجبه؛ و اگر ممكن شد، اشاره با انگشت است به قدر واجب؛ و اگر ممكن شد قرائتِ بدون سماع، اظهر تعيّن آن است، يا هر چه ممكن از اين مذكور باشد؛ و اين به حسب اختلاف اقسام آن از گنگ و لال اصلى و عارضى فرق مىكند امكان آن، و محتمل است كفايت آنچه با آن، ساير مقاصد خود را براى ديگران ابراز و افهام مىنمايد، واللّه العالم.
مخيّر است نمازگزار در ركعت سوّم و چهارم از نمازهاى سه ركعتى يا چهار ركعتى، بين قرائت فاتحه و تسبيح به نحوى كه خواهد آمد.
و احوط عدم ترك قرائت سوره كامله، بعد از «فاتحه» است در حال اختيار در دو ركعت اوّل و امكان تعلّم، و عدم ضيق وقت، و عدم تفويت ساير واجبات نماز، و عدم <->