1
<-> و احوط معامله ركن است؛ با بدلهاىِ از ركوع و سجود، اگر چه در غير محلّ زياد شده باشند. و اگر متمكّن از مبدل و بدل نباشد، اكتفا به اخطار و تلفّظ به اذكار مىنمايد؛ و احوط ايما به ساير اعضا است ايضاً با تمكّن.
و در موارد توظيف به ايماى براى سجود، اگر متمكّن [ است ] از انحنا تا مقدارى و رفع ما يصح السّجود عليه و وضع جبهه بر آن به نحو مماسّه يا با اعتماد ممكن باشد، احوط جمع بين آن و ايما است؛ و همچنين در صورت انحنا، احوط وضع ساير مساجد با اعتماد در صورت امكان است. و اگر اعتماد، ممكن نشد، بدون آن، عمل به احتياط است (مىكند)، به خلاف صورت عدم امكان انحنا و اقتصار بر ايما به سر، كه عدم وجوبِ وضعِ سايرِ مساجد بر زمين اگر چه ممكن باشد، قوىّ و موافق اطلاقات است.
در هر جزئى از نماز، ملاحظه قوّت و مرتبه قوّت و عدم آن را در خصوص آن جزء مىنمايد از «قيام» و «قعود» و «اضطجاع» و «استلقاء»، بدون ارتباط به قوّت يا عدم آن در جزء سابق يا لاحق؛ پس ترتيب در نزول، بايد رعايت شود و در صعود مضطجع قعود نمىكند، مگر آن كه تمكّن از قيام حاصل نشود براى او، و گذشت در سابق بعض فروعِ مناسبِ حفظِ قدرت و وجوب و عدم آن.
و اظهر اين است كه اگر در حال قرائت، موظّف به قعود شد، تأخير مىاندازد بقيّه را تا حال قعود؛ و همين، متيقَّن است در عكس؛ و همچنين در ساير مراتب و ابدال.
و اگر قدرت، بعد از قرائت حاصل شد، واجب است قيام براى ركوع، و احوط وجوبِ طمأنينه در اين قيام است. <->