1
<-> مورد سابق براى استحباب در يك دفعه يا با ترتّب و طول فصل، پس اَوْلى به اشكال است و احوط ترك است.
و جواز اكتفاى سامعِ اذانِ جماعت، مخصوصِ به كسانى كه قصد نماز با آن جماعت را داشته باشند، نيست.
اگر حدثى صادر شد در اثناى اذان يا اقامه، جايز است بناگذارى بر سابق بعد از تحصيل طهارت بدون فوت موالات؛ و در استحباب اعاده و استينافِ اقامه بعد از تحصيل طهارت بدون فوت موالات، تأمّل است، و احوط ترك آن است مگر به رجاى مطلوبيّت.
اگر در اثناى نماز، حدثى صادر شد، اعاده نماز مىكند، و اعاده مىنمايد اذان و اقامه را با طول فصل و اقامه را با تكلّم، و بدون آنها، به رجاى مطلوبيّت، مىتواند هر دو را اعاده نمايد.
با عدم سماعِ اذانِ مخالف براى جماعت ايشان، اكتفا به اذان جماعت نمىكند براى نماز خودش كه با آن جماعت ادا نمىكند، مگر در حال تقيّه با شروطش و با سماعِ اذان مخالف، احوط اعاده است در غير تقيّه، چنانچه گذشت.
و همچنين احوط، عدم اكتفا است به ادراك جماعتِ غير مخالف كه با آن جماعت، نماز نمىخواند به جهت عدم وثوق به عدالت امام در صورت عدم سماع اذان؛ و اگر داخل شد در جماعت مخالف و خائفِ فوت قرائت امام بود اگر اذان و اقامه بگويد ـ يعنى خائف ترك جمع بين تقيّه و واجبات واقعيّه نمازِ صحيح بود ـ اقتصار مىنمايد <->