1
<-> چنانكه اذان نماز، اناطه به اعلام ندارد.
براى هر يك از فوائت متعدّده، اذان و اقامه مستحب است، لكن محتمل است سقوط از غير اوّلى به سبب جمع به نحوى كه خواهد آمد ان شاء اللّه، مگر آن كه سقوط در مقام، رخصت باشد، نه عزيمت، چنانچه اظهر است؛ و جايز است اكتفا به اذان براى اولى و اقامه براى هر يك، لكن اوّل افضل است، و پايينتر، اكتفا به اقامه براى هر يك بدون اذان [ است ]، يعنى اذان [ براى نماز قضا ] تأكّدِ ادا را ندارد.
و اذان براى عصر جمعه در صورت عدم اجتماع با جمعه عملاً به استحباب خود باقى است؛ و در صورت اجتماع، آيا مرجوح است يا نه و در صورت مرجوحيّت، مكروه يا محرّم يا مباح است؟ خلاف است و احوط مرجوحيّت در مقابل استحباب است، پس احوط حرمت است تشريعاً و سقوط عزيمت است احتياطاً.
و همچنين [ است ] اگر عصر جمع شود با ظهر در سقوط اذان براى عصر و در كيفيّت سقوط، لكن اظهر رجحان اذان و عدم حرمت تشريعيّه است در صورت مذكوره و سقوط، رخصت است، و كراهت در عبادت، محتمل است.
و امّا با تفريق چه در «جمعه» و چه در غير آن، و چه با «جمعه» و چه با ظهر، پس اظهر عدم سقوط است مطلقا، و گذشت سقوط با جمع در جمعه به نحو رخصت با ظهر و عزيمت احتياطى با جمعه. و در غير جمعه در صورت تفريق، سقوط نيست، چنانچه ذكر شد. و با جمع، سقوط به نحو رخصت و بقاى استحباب با كراهتِ مناسبِ عبادت، <->