1
<-> فرقد» است.
و اگر سهواً تقديم عصر كرد در وقت مشترك و فقط براى ظهر، وقت مختصّ، باقى است، احتياطاً در ظهر، قصد مافىالذمّه نمايد.
و اگر مسافر، وقتِ مقدارِ كمتر از چهار ركعت براى عشائين دارد، عشا را به جا مىآورد؛ و چون بيش از يك ركعت وقت دارد، احتياطاً مبادرت به مغرب، بعد از عشا مىنمايد، به قصد مافىالذمّه.
اگر «صبىّ» يا «صبيّه» بالغ شد ـ به مثل سنّ ـ در اثناى نماز يا بعد از فراغ از آن، اظهر جواز اكتفا به آن نماز است در سعه وقت. و اظهر لزوم اتمام است در ضيق وقت از نماز واجبِ اختيارى، فضلاً از اضطرارى؛ و احوط عدم اكتفا، به مندوبه از واجبه است مطلقا.
و اگر مابعد از بلوغ، كافى براى يك ركعت نباشد، پس احوط اتمام است. و در صورتِ تمام، يا آن كه بلوغِ مذكور بعد از فراغ از نماز مندوب باشد، قطعاً قضا واجب نيست در صورت مذكوره.
متمكّن از تحصيلِ علمِ به دخول وقت، نمىتواند اكتفاى به ظنِّ به دخول وقت، در قطعِ استصحاب نمايد.
و اظهر جواز اعتماد به اذان عدلِ عارفِ به وقت است، فضلاً از عدلين عارفين.
و احوط با تمكّنِ از تحصيل علم يا ظنّ اطمينانى، تأخير است تا وقت حصول آنها؛ و اين احتياط در صورتى كه رفعِ ترديد، به مجرّد نظر در افق مىشود قطعاً يا احتمالاً، لازم بلكه فىالجمله متعيّن است.
<->