1
ج . غيرِ تيمّم، در اين حال، باطل خواهد بود، مگر در بذل مال و در تحمّل منّت و خوارى و در تنگى[1] وقت و در جايى كه ممنوع، مقدّمات طهارت باشد نه خود آن.
س . تيمّم بر غير زمين مىتوان كرد يا نه؟
ج . جايز نيست تيمّم، مگر بر زمين، خواه خاكِ خالص باشد، يا سنگ[2] و يا گچ و آهك پيش از پختن[3] آنها، يا غير آنها از هر چيزى كه «زمين» گفته مىشود، هر چند رنگين باشد و هر چند غبارى از آن به دست نچسبد.
و جايز است تيمّم بر خاك قبر و خاكى كه دفعه ديگر به جهت تيمّم استعمال شده باشد.
و ترك نشود احتياط به اين كه به خاك خالص تيمّم كند با تمكّن و بعد به زمين[4] و بعد به سنگ والاّ تيمّم نمايد به غبار[5] و اگر ممكن نشد، تيمّم نمايد به گِل اگر ممكن
[1] . اگر قصد قربت متمشّى شد، با تفصيلى كه گذشت در منع مقدّمات و منع خود طهارت و در صحّت وضو و صحّت نماز با وضو.
[2] . و «مَدَر» يعنى كلوخ و سنگ ريزه و ريگ و هر چه از زمين خارج نباشد، مانند خروج معادن و خاكستر چوپ.
[3] . بنا بر احوط در صورت نبودن چيزى كه به آنها تيمم صحيح است با داشتن مطبوخ آنها. و اگر نباشد غير گچ و آهك مطبوخ، احتياطاً جمع مىكند بين تيمّم به آن مطبوخ و بين متأخّر از آن از گِل و غبار. و همچنين است احتياط در آجر و خزف، يعنى سفال و مثل آن. و در صورت نبودن چيزى، احوط جمع بين نماز با تيمّم در آنها و قضا است.
[4] . اين ترتيب خالى از تأمّل نيست.
[5] . اگر با تكان دادنِ غباردار مىتواند تحصيل خاك تيمم نمايد، لازم است و با غبار <->