1
<-> طفل باشد مىگويد «أَللّهُمَّ اجْعَلْهُ لَنا و لأَبَوَيْهِ سَلَفاً وَ فَرَطاً و أَجْراً.»
اظهر، جواز نماز دوّم بر جنازه است، و [ اظهر ] كراهت آن است در صورت اتّحاد هر دو در خصوصيّات، يا اشتمال دوّم بر مرجّحات ترك. و [ اظهر ] ارتفاع كراهت است در صاحبان فضايلِ ايمان، مانند «حمزه» و «فاطمه بنت اسد» و «سهل بن حنيف» «تغمّدهم اللّه برحمته و رضوانه».
مأمومِ مسبوقِ به بعض تكبيرات، داخل مىشود در نماز جماعت بر ميّت در هر جا كه باشد، و مشغول در دعا، به وظيفه خودش مىشود، و بعد از فراغ امام، اتمام مىنمايد نماز خود را، و تكبيرات بعديّه و دعاهاى آنها را به نحوى كه مناسب مبادرتِ رفع جنازه باشد، تخفيف مىدهد به نحوى كه اگر نرسيد به غيرِ نفسِ تكبيرات، اقتصار بر آنها، در مابقى مىنمايد.
و محتمل است كه آنچه در «مرسل» است از تكبير در حال مشى و بر قبر، مبنىّ بر اتّصاف بقيه نماز به صفت استحباب باشد و شروط غير مقدوره در بقيّه، مغتفر باشد؛ و آن كه بتواند باقى را در حال مشى تا بعد از دفن، اتمام نمايد، يعنى تكبيرات باقيه را با ادعيه آنها انجام دهد؛ پس هر يك از تخفيف در دعا و اقتصار بر تكبيرات و انجام آنها در حال مشى و بر قبر، جايز باشد، و لذا با اين كه در منسوبِ به مشهور، ولاء و تتابع مذكور به تبعيّت نصوص است، جماعتى از آنها اتمام ولو على القبر را، وفاقاً للمرسل ذكر كردهاند.
و جمع بين مرسل و ساير روايات، به آنچه ذكر شد، اقرب است؛ و نصوصيّتِ <->