1
<-> كفايى و مزاحم با وقت اداى فريضه بشود، كه در اين صورت به جا مىآورد نماز ميّت را با اقلّ واجباتش.
در صورت تعدّد جنايز، مخيّر است بين تشريك در ادعيه و نيّت نماز، و استقلال هر يك، به يك نماز خاصّ، و در صورت عدم امكان يا فوتِ يكى، متعيِّن است تشريك.
اگر جنازهاى در اثناى نمازِ بر ديگرى، حاضر شد، جايز است تشريك در بقيّه تكبيرات و ادعيه به نحو جمع بين دعاها، و استقلال دوّمى به بقيه تكبيرات و ادعيه خاصّه.
كما اين كه، جايز است اتمام اوّل و استيناف نماز مستقلاً براى دوّمى. و محتمل است جوازِ قطعِ اوّل و استيناف نماز براى هر دو، خصوصاً اگر فوت مىشود نماز بر دوّمى به غير قطع و تشريك در تمام، كه عذرى است براى قطع كه مشكوك است جواز آن و عدمش در غير يوميّه، بلكه احوط در اين فرض، قطع و تشريك است، واللّه العالم.
بعد از تكبير چهارم، دعاى براى مؤمن و بر [ عليه ] منافق يعنى مخالف از روى اعتقاد، مىنمايد، چنانچه گذشت.
و اگر [ ميّت ] مستضعف باشد كه اعتقادى بر طبق ايمان يا خلاف ندارد، دعاى مخصوص به آن را مىنمايد مثل: «أَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلَّذينَ تابُوا وَاتَّبَعُوا سَبيلَكَ وَقِهِم عَذابَ الْجَحيم»؛ و اگر مجهول باشد مذهب او، دعاى به حشر با دوستان او مىنمايد، و اگر <->