1
چه به ناخن[1] باشد؛ بلى مسِّ مو، موجب غسل نمىشود از جهت عدم صدق مسّ.
حكم غسل مسّ ميّت
و هر چه موقوف بر وضو[2] است، موقوف است بر غسل مسّ ميّت. و وضو شكسته مىشود به سبب مسّ نمودن على الاحوط. و غسل مسِّ ميّت، كفايت از وضو نمىكند على الاحوط.[3]
س . احكام ميّت را از: غسل و كفن و حنوط نمودن و نماز كردن و دفن نمودن بيان فرماييد.
ج . بدان كه غسل دادن ميّت،[4] واجب كفايى است، به اين معنى كه بر همه مكلّفين
[1] . بنا براحوط اگر چه مِمّا تحلّه الحياة باشد، يعنى احتياط است اگر چه ناخن ماسّ ممّا تحلّه الحياة بوده باشد. و امّا رطوبت، پس شرط تأثيرِ مسّ در غسلِ مسّ نيستبنا براظهر.
[2] . يعنى وجوب غسلِ مسّ، نفسى نيست، بلكه لازم است و شرط است براى نماز و مسّ كتابت و طواف واجب بنا بر اظهر، كه حدث بودن حاصل از مسّ است، كه محتاج است در ارتفاع، به نيّت؛
و امّا براى دخول مساجد و قرائت عزائم و صوم، پس اگر به حكم جنابت است، شرط است و اوّلى موافق احتياط و مخالف اصل است، يعنى استصحاب حكم، بلكه دوّم خالى از وجه نيست.
[3] . يعنى در صورت وجود ساير نواقضِ وضو با مسّ. و در صورت عدم آنها با مسّ، پس احتياط اوّل، راجع به اصل انتقاضِ وضو است، چنانچه از جمله سابقه، استفاده مىشود و خالى از وجه نيست. و احتياط دوّم، راجع به ضمّ وضو با غُسل است در ايجاد رافعِ حدثِ حاصل به مسّ و حدثِ عايد به مسّ بعد از وضو.
[4] . يعنى ميّتى كه محكوم به اسلام باشد به سبب اظهار شهادتين و عدم منافى، چه
شيعى باشد يا سنّى بنا بر اقوى.
و طريقه تغسيل سنّى، همان طريقه تغسيلِ شيعى است بنا بر اقوى، مگر آن كه تقيّه اقتضا كند موافقت اهل سنّت را در كيفيّت، پس مباشرت در عمل با تقيّه مىنمايد حتى در تغسيل شيعه.
و اولاد مسلمين، به حكم اسلامند در تغسيل و اولاد كفّار در عدم تغسيل. و احوط تغسيل اولاد زنا است، چه از مسلم باشد يا كافر.
و مجنون بعد از بلوغ و وصف اسلام يا كفر، ملحق است به آنچه وصف كرده. و بلوغ در حال جنون، محل تأمّل است؛ و دور نيست عمل به استصحاب سابق بر بلوغ و جنون.
و تبعيّت مسبىّ و لقيط، موافق احتياطِ موجب تغسيل است.