1
دخول تمام حشفه، جنابت در هر دو، حاصل مىشود، هر چند منى بيرون نيايد.
و در جنابت به وطى مَيّت و حيوان و موطوئه شدن از براى آنها اشكال است؛ و همچنين است وطى ذكر و وطى در خنثى و دخول مقطوع الحشفه و بعض آن، پس احتياط در همه آنها ترك نشود اگر چه حصول جنابت در جملهاى از آنها خالى از قوّت نيست.
مشخصّات منى
س . «منى»، به چه چيز، مشخص و شناخته مىشود؟[1]
<->خواب و بيدارى فرق ندارند.
و در مقطوع الحشفه يا بعض آن، رعايت مىشود غيبوبت مقدار حشفه قبل از قطع بنا بر اظهر؛ و اقرب، اكتفا به ادخال ملفوف است.
و اظهر ايجاب وطى در دُبر زن است، غسل را با همان حدّى كه در قُبل ذكر شد، يعنى غيبوبت حشفه و مقدار آن از مقطوع الحَشفه و همچنين در دُبُر غلام بنا بر اظهر و احوط.
و وجوب غسل بر انسان به وطى بهيمه بدون انزال منى با وضو اگر سابقاً موظّف به آن بوده و بدون وضو اگر سابقاً با طهارت از حدث اصغر بوده در صورت فاعليّت يا مفعوليّت او، موافق با احتياط است.
و در خنثى، يقين به حصول جنابت و تحقّق ملاك آن بر هر تقدير ـ يعنى تقدير مرد بودن هر شخصى يا زن بودن او در تقدير مرد بودن طرف او يا زن بودن او ـ لازم است در وجوب غسل بر آن شخص.
[1] . حكم مىشود به منى بودن در صورت وجود شهوتِ خاصّه در حال خروج آن و جهيدن آن و سستى بدن بعد از خروج. و در صورت عدم همه آنها، حكم به منى بودن نمىشود با عدم علم. ->
و در صورت اختلاف صفات در وجود و عدم پس [ شخص ]صحيح، كافى است در او شهوت و جهيدن، و كافى نيست يكى از اينها اگر چه احتمال ديگرى را بدهد بنا براظهر؛ و [ شخص ]مريض، كافى است در او شهوت خاصّه در حال خروج بنابراظهر و احوط.
و با يقين به منى بودن، غسل واجب است بر همه مطلقا، بلكه با اطمينان عقلايى، واجب است غسل.
و حكم به منى بودن در زن به مجرّد شهوت خاصّه، و در حال خروج، موافق با احتياط است و در صورت اجتماعِ سه صفت، خالى از وجه نيست.
و همچنين جريان حكمِ صحيحِ مرد، در صحيحِ از زن؛ و حكم مريض از مرد، در مريض از زن، خالى از وجه نيست.
و محتمل است اسهليّت اثبات در زن و مريض. و مقتضاى اسهليّت كه احتمال داده مىشود، احتياط است در زن، اگر چه صحيح باشد به مجرّد خروج با شهوت خاصّه، مثل مريض كه گذشت استظهار آن در او.