1
و واجب است بر مسلوس[1] اين كه پارهاى از كهنه يا كيسه يا نحو آن، به خود ببندد تا نجاستْ تعدّى به جامه و بدنش نكند.
آنچه نزد شيعه ناقض وضو نيست
و امّا «مذى» و «وذى» و «ودى» و ناخن گرفتن و سر تراشيدن و غير اينها از چيزهايى كه غير شيعه از اسباب ناقض وضو دانستهاند، پس هيچ يك از اينها ناقض وضو نيست، بلى مستحب است تجديد وضو به آمدن «مذى» و «ودى» بدال مهمله.
<- و داخل شدن با وضوى اضطرارى ـ مانند مسلوس مستمرّ الحدث ـ در ساير غايات غير واجبه ـ مانند مسّ كتابت غير واجب ـ خالى از اشكال و تأمّل نيست.
با احتمال فترت و تمكّن از صلات با طهارت، احوط صبر است و همچنين با احتمال اخفيّت حدث در بعض وقت.
اگر مشغول شد به نماز به اعتقادِ نبودنِ فترت و در اثنا دانست كه فترت هست، قطع مىنمايد در صورتى كه تصحيح همان نماز اختياراً ممكن نباشد؛ و اگر بعد از نماز ملتفت شد، اعاده مىنمايد؛ و اگر بعد از نماز، بُرْء حاصل شد، احوط در وقت نماز، اعاده نماز است.
اگر نذرِ دوام وضو نمايد، بعد مسلوس يا مبطون شود، اظهر بى اثر بودن نذر است در زمان اينگونه مرض، مگر در صورتى كه بداند اطلاق نذر را، مثل آن صورت كه نذر، متأخّر از سلس باشد؛ و در اين صورت، تكرار مىنمايد وضو را تا اين كه حرجى باشد؛ و در اين صورت هم، بىاثر بودن در زمان مرض، اظهر است، در صورتى كه وضو، مفيد طهارت ولو آناً مّا نباشد.
[1] . با هر وضوئى كه موظّف است به آن، و تبديل آن در صورت نجاست داخل آن، مگر آن كه مستلزم فعل كثير در اثناى نماز باشد.