1
نهم: آب غساله استنجا نباشد هر چند آن غساله، پاك[1] باشد؛ و شرايط آن در بحث ازاله نجاسات گذشت.
دهم: آب وضو، مشتبه به نجس نباشد.[2]
س . اگر متمكّن نباشد مگر از اين دو آب كه مشتبه به نجس است، [ آيا ] تيمّم كند، يا به يكى وضو بسازد و بعد به آن ديگر موضع وضو را بشويد و وضو بگيرد و نماز كند؟
ج . اگر ممكن باشد حفظ غير مواضع وضو از نجاست يا تطهير آن ولو به همين دو آب، پس با يكى، وضو گيرد و با ديگرى تطهير نمايد، سپس وضو گيرد و تيمّم نمايد، والاّ اكتفا كند به تيمّم تنها، اگر چه اكتفا به تيمّم مطلقا، قوّى است،[3] زيرا كه در فرض
[1] . على الاحوط در غير صورت استهلاكِ آبِ استنجا در آب ديگر در غَسل و مسح؛ اگر چه جواز وضو با آنچه پاك است از آب استنجا خصوصاً در صورت انحصار و عدم تعيّنِ تيمّم، خالى از وجه نيست. و احوط در صورت عدم انحصار، اختيار غير آن است؛ و در صورت انحصار، جمع بين وضوى به آن و تيمّم است.
[2] . در صورتى كه طرفين در خصوصيّات مربوطه به طهارت و نجاست، مانند هم باشند حقيقتاً يا حكماً.
[3] . با امكانِ تكرارِ مذكور بدون تنجيسِ غيرِ مغتفر در موضع ديگر از بدن يا لباس و به جا آوردن نماز بعد از هر وضو، قوىّ است جواز جمع، بلكه احوط است. و با عدم امكان، يا حرجيّت آن، تيمم مىنمايد؛ و ظاهراً فرقى بين قليل و كرّ نيست، زيرا در حال ملاقاتِ دوّم، يقين به نجاست بدن مىنمايد، يا در سابق يا فعلاً، و يقين به طهارت آن، حاصل نمىشود؛ پس براى نمازهاى بعد، بايد تطهير بدن نمايد وبراى واجب فعلى، تكرار نماز، كافى است؛ و در صورت تكرار، احتياط به ضميمه تيمّم، لازم نيست.