1
و اگر اسلام آورد در حالىكه جمع بين حره و امه كرده بود در ازدواج، پس با رضاى حره (اگر چه در حال كفر بوده) صحيح و باقى است نكاح هر دو؛ و بدون رضاى حره، منفسخ مىشود عقد كنيز. و هم چنين اگر براى مسلم، اين جمع اتفاق بيفتد، مثل اينكه يكى از دو زن او اسير و امه شده باشد، كه بدون رضايت حره به بقاى زوجيّت امه، منفسخ مىشود نكاح امه.
و اگر آزاد اسلام اختيار كرد، در حالىكه چهار كنيز در نكاح او بودند، دو نفر از آنها را اختيار مىنمايد. و اگر چهار آزاد و ذميه در نكاح او بودند، هر چهار باقى بر نكاح مىشوند. و اگر زنهاى غير كتابى اسلام اختيار كردند قبل از انقضاى عده، از چهار كنيز، دو نفر را اختيار مىنمايد، و چهار حره نكاح آنها باقى مىشود، مثل صورت اسلام با زوج.
و اگر زنها بيش از چهار بودند، پس از اسلام زوج بعضى از آنها اسلام آوردند، مىتواند اختيار نمايد، يا صبر نمايد؛ پس اگر ملحق شدند بقيه، و مجموع از چهار بيش نبودند، عقد بر آنها باقى و ثابت است؛ و اگر بيش از چهار باشند، چهار از آنها را اختيار مىنمايد. و اگر اختيار كرد سبقت كنندهها را به اسلام تا چهار نفر، اختيارى در بقيه ندارد اگر چه ملحق به او بشوند در اسلام در عده. و فرقى بين كتابى بودن همه يا وثنى بودن همه يا مختلفات نيست، در اينكه با اختيار چهار كتابيه يا مسلمه اختيارى در بقيه ندارد. و اجبار بر تعجيل اختيار قبل از انقضاى عده نمىشود. و پس از دخول بقيه در اسلام، مىتواند چهار را، از لاحقات يا سابقات يا به نحو مختلف، اختيار نمايد.