1
عدد خاص [است]) كامل باشد، نه ناقص كه به تنهايى سير و مستغنى فعلى نمىنمايد، و اينكه فاصله بين رضعات محسوبه از عدد (به نحوى كه خواهد آمد) واقع نشود، و اين معتبر است در حد زمانى و عددى.
اگر مسمّاى ده دفعه يا پانزده دفعه يا يك شبانه روز شير خوردن محقّق شد در مريض، به نحوى كه تفاوت بيّن داشت با تناول صحيح المزاج از حيث كميت، مشكل است نشر حرمت در مورد انصراف در غير مورد اشكال از حيث تخلف علامت به واسطه عدم انبات لحم و شدّ عظم به طور يقين.
و لازم نيست ضعيف نبودن طفل به طورى كه از متعارفْ كم خوراك تر نباشد؛ اما مريض بودن او با عدم يقين به عدم اثر، بلكه فقط در مقدار متعارف خودش در حال صحتش نقصان باشد، محل تامل است در نشر آن، بلكه از بعض مراتبْ انصرافِ اطلاقْ متّجه و در بعض مراتبْ اطلاق عرفى، موجب نشر است.
يك رضعه كامله از رضعات عدديّه، محقّق مىشود به آنچه آن را عرفْ يك رضعه كامله تامّه بداند؛ و ظاهرا به اين محقّق مىشود نزد عرف كه: طفل از گرسنگى مشغول ارتضاع بشود و از سيرى، با اختيار بدون صوارف، دست بكشد از خوردن شير. و اگر مشغول شد و به دواعى ديگر ـ مثل توجه به غير يا پستان ديگر ـ قطع كرد قبل از اتمام عمل، تا آخرين دفعه كه بعد از انجام عمل دست بكشد، يك دفعه شير خوردن محسوب مىشود در تحصيل عدد مؤثر. و اگر مرضعه قطع كرد قبل از استكمال، يك رضعه محسوب نمىشود.
و اگر ملفّق شد از دو رضعه ناقصه مثلاً، اقرب احتساب مجموع يك رضعه است، بلكه فرض از قبيل انصراف بساير دواعى است كه ذكر شد احتساب مجموع، يك رضعۀ