1
<-> اگر نمازهاى پنجگانه فوت شد در پنج روز مثلاً به نحو توزيع و معلوم نشد سابق، تحصيلِ ترتيب مىشود به قضاى پنج شبانه روز نماز، و اگر فريضه ششم فوت شد، يك شبانه روز براى آن هم زياد مىكند.
و در جميع صورِ تعدّد فوائت: اگر براى هر نمازى يك شبانه روز قضا به جا آورد، يقين به ترتيب حاصل مىشود، بلكه فىالجمله به كمتر از اين نحو، يقين به ترتيب حاصل مىشود، اگر چه واجب نيست.
اگر يك نماز فوت شد و ندانست كه ظهر بوده يا عصر، كافى است اتيان چهار ركعت به قصد مافىالذّمه اگر بداند كه آن ديگر، فوت نشده، وگرنه احوط تعدّد است در قضا.
و همچنين اگر فوت شد [ يكى از ] ظهر يا عصر به طور يقين و احتمال داد فوت هر دو را، يا آن كه يقين به فوت يك ظهر داشت و احتمال داد فوت ظهرين از دو روز را و معلوم نشد روزِ فوتِ يقينى، احوط بلكه اظهر، اتيان دو نماز است: يك ظهر و يك عصر با قصد فائتِ اوّل به نحو احتمال و فائتِ دوّم به نحو احتمال، براى قطع به فراغ از عهده يك قضاى يك فريضه معلوم بالاجمال، و با آن [ به ]احتياطِ غيرلازم كه قضاى دو فريضه است، عمل مىشود.
اگر عالم بود به فوت يكى از نمازهاى پنجگانه، كافى است يك صبح و يك مغرب و يك چهار ركعتى به قصد مافىالذّمه با تخيير در جهر و اخفات؛ و اگر در اثناى نماز، عالِم به تعيينِ مافىالذمه شد، تعيينِ باقى آن نماز در معلوم به نحو جزم، لازم است، و جايز است تكرار چهار ركعتى سه مرتبه به قصد ظهر و عصر و عشا به همان ترتيب كه <->