1
<-> با زمين؛ و با تمكّن، [ مباشرت با زمين ] واجب است؛ و اگر متمكّن نباشد، سجده بر احدالجبينين مىنمايد، و احوط تقديم ايمن بر ايسر است. و اگر از هيچ كدام متمكّن نباشد، سجده بر «ذَقَن» مىنمايد و آن مجمع دولحيه است و ظاهر، عدم مانعيّت موهاى لحيه است، و اگر متمكّن از آن نباشد، اكتفا به ايماى به سر يا چشمها به ترتيب مىنمايد.
و اگر مانع، در ساير مساجد باشد به مثل حفر و نحو آن اگر ممكن باشد، انجام داده مىشود، و همچنين در دستها با رعايت استيعاب و اعتماد. و در دوران بين ظاهر و باطن بدون استيعاب و اعتماد، با تكرار وضع و تعدّد، عمل به احتياط مىشود؛ و اگر ممكن نشد، در دستها منتقل به ظاهر، و در ساير مساجد، منتقل به اقرب مىشود.
و اگر در كف دست از زند متمكّن نباشد حتى در ظاهر آن، منتقل به اقرب مىشود، و اگر ممكن نشد، ساقط است بنا بر اظهر.
و در ايما، وضعِ ساير مساجد، ساقط است بنا بر اظهر، چنانچه گذشت، به خلاف آن كه وظيفه، بعض مراتبِ سجود باشد.
و اگر از ايماى مذكور، متمكّن نشد، با بعض از سايرِ بدن، اشاره مىنمايد بنا بر احوط؛ و اگر ممكن نشد، به اخطار اكتفا مىنمايد، و نماز ساقط نمىشود.
و اگر زايل شد اَلَمْ و عارض بعد از اتمام ذكر، اعاده ذكر لازم است بنا بر احوط، خصوصاً در بعض صور؛ و اگر در اثناى ذكرِ واجب، زايل شد، اكتفا به اتمام نكند بنا بر احوط.
و مستحبّ است در حال سجود، سبقت «يَدَيْن» بر «رُكبتين» در وضع بر زمين و در <->