1
و معتبر است مستمرّ داشتن نيّت را تا به آخر نماز.
و واجب است نيّت در جميع نمازهاى واجبى و شرط است در همه نمازها.
دوّم: قيام است[1] و واجب است ايستادن در نماز واجب، خواه يوميّه باشد خواه غير
<-> تقدير، با تحقّق قصد امر فعلى در هر دو صورت، صحيح است بنا بر اظهر و با عدم آن در هر دو، صحيح نيست.
و همچنين در صورت عدول با شك در فعل سابقه [ كه ] بعد معلوم شد فعل سابقه، اظهر صحّت لاحقه است با استمرار قصد امر فعلى، و در غير موارد استمرار قصد وظيفه فعليّه از موارد جواز نقل يا صحّت با نقل، اظهر عدم صحّت منقولٌ عَنْها و اِلَيْها است، چنانچه در نيّت خروج به آن اشاره شد.
[1] . و آن از افعال واجبه نماز است با تمكّن، و بدون آن، نماز باطل است در اخلال عمدى و سهوى در حال تكبيرة الاحرام و ماقبل از ركوع، مثل اين كه در حال جلوس سهواً قرائت نمايد و بعد از آن متقوّساً، ركوع قيامى را انجام دهد با سهو از قيام متّصل فقط، يا آن كه بعد از قرائت بنشيند سهواً [ و ] پس از آن، ركوع به طور انحنا بدون قيام انجام دهد كه نقصِ قيامِ متّصل، بدون نقص ركوعى كه وظيفه قائم است و بدون نقص قيام در حال تكبيرة الاحرام، متصوّر مىشود.
و در حـال قرائت، واجبِ عمدى است، و سهو از آن ـ مثل اصل قـرائت ـ مبطل نيست.
و اما زيادتى قيام متّصل به ركوع، بدون زيادتى ركوع، پس تصوير آن محلّ اشكال <->