1
<-> صورت، رجوع محتمل است، اگر چه عدم اعتنا به شك در فصلى بعد از دخول در فصل متاخّر، دور نيست.
مستحب است استقبال قبله در اذان براى نماز و اقامه، و مؤكّد است در شهادتين آنها؛ و اين كه وقف نمايد در اذان و اقامه بر اواخر فصول آنها به جزم با افصاحِ «الف» و «هاء» در آنچه در آن «الف» در اوّل آن و «هاء» در آخر آن است به نحو استحباب در مستحب.
و امّا رعايت قواعد عربيّت مطلقا اگر چه مغيّر معنى نباشد، در اذان و اقامه، پس احوط است، بلكه خالى از وجه نيست، و همچنين رعايت «وقف» و «درج»، بر تقدير لزومى بودن آنها، و اين كه اذان را با تأنّى و مهلت انجام دهد، و اقامه را با حَدْر و سرعت انجام دهد.
و مكروه است «تكلّم» در اثناى اذان، و اين كراهت در بين اذان و اقامه نيست، مگر در «نماز صبح» و براى غير مؤذّن نيست؛ و محتمل است تعميم در نماز صبح، بلكه اظهر است، و مكروه است تكلّم در اثناى اقامه و بعد از آن، و مؤكّد است كراهت بعد از «قد قامت الصلاة»، و مكروه است بعد از آن بر همه اهل مسجد تكلّم به غير از امور مرتبطه به جماعت، مثل تعيين امام، و حرمت تكليفيّه يا وضعيّه ندارد، بلى با تكلّم در حال اقامه، مستحب است اعاده اقامه.
مستحب است فصلِ بين اذان و اقامه براى مؤذّن و مقيم، چه منفرد باشد و چه امام <->