1
<->و اگر ركعتى از نوافل را به جا آورده، مىتواند اتمام نوافل نمايد، بعد فريضه عصر را به جا آورد و با مجموع نوافل كه جايزاست ايقاع آنها در وقتى معامله يك نماز نمايد.
و احوط اقتصار در اكمال نوافل ظهر، به رعايت مُضىّ نصف قدمِ فقط است و در اكمال نوافل عصر، رعايت يك قدم در وقت فضيلت عصر است با رعايت تخفيف به نخواندن سوره و قنوت و نحو اينها.
و همچنين است احتياط در اعتبار به ادراك يك ركعت تامّ از نوافل، نه اقلّ از يك ركعت. و اعتبار در مثل و مثلين، مماثلتِ زيادتى سايه شاخص، با شاخص است، نه با باقيمانده در حال نقصان، كه متّحد است با قدمين و ذراع و دو سُبع شاخص بنا بر اظهر.
و مزاحمت مذكوره در غير روز جمعه با نماز جمعه، يا مطلقا، ثابت است؛ و در صورت تقديم فريضه براى عذرى مثل سهو و اعتقاد و ضيق، [ آيا ] وقت نافله باقى است، يا مثل صورت عدم عذر است؟ احوط عدم نيّت غير قربت است تا وقت فضيلت عصر و نوافلش نگذشته باشد.
آيا نوافل و رواتب موقّته، در تمام روز ادا است و اوقات، حدودِ افضليّت آنهاست مطلقا، يا نه مطلقا مگر قضا بعد از وقت، يا تفصيل است بين علم يا خوفِ فوت در وقت كه تقديم مىشود به خلاف عدم عذر؟ اقوى اول است و احوط دوم و پس از آن سوّم.
و اما نافله جمعه، پس جايز است تقديم آن بر زوال؛ و محلّ خلاف، نافله غير جمعه <->